عروسی من لحظه شهادتم است
شماره خبر : 8199
00:07 1404-03-11
فرازی از وصیت‌نامه شهید ماهی‌گیر؛
عروسی من لحظه شهادتم است
شهید «کریمداد ماهی‌گیر» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: من از شما خواهش می‌کنم که هر کاری می‌کنید، فقط برای رضای خدا باشد، این را بدانید که عروسی من لحظه شهادت من است.

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «کریمداد ماهی‌گیر» پانزدهم تیرماه ۱۳۴۴، در شهرستان میناب دیده به جهان گشود. پدرش میر (فوت ۱۳۵۹) و مادرش کلثوم (فوت ۱۳۶۲) نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان پاسدار کمیته انقلاب اسلامی در جبهه حضور یافت. نهم خرداد ۱۳۶۳، در قصر شیرین توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش واقع است.

شهید ماهی‌گیر در بخشی از وصیت‌نامه خود چنین بیان کرده است: جوان‌ها باید به جبهه بروند و مسئله جنگ را حل کنند، خدایا! ما را از این فیض بزرگ بی‌نصیب مگردان. این را بدانید که عروسی من لحظه شهادت من است، اینجانب، کریمداد ماهیگیر، عضو کمیته انقلاب اسلامی جزیره قشم، عازم جبهه‌های نور علیه ظلمت هستم.

با درود و سلام به رزمندگان جان‌ برکفی که با ایثار جان خود، نهال انقلاب را آبیاری می‌کنند و با آرزوی طول عمر برای رهبر کبیر انقلاب اسلامی. همچنین درود بر پدر و مادرانی که عزیزترین فرزندانشان را فدای مکتب حسین (ع) می‌کنند.

من کوچکتر از آن هستم که بخواهم برای این ملت پیام بدهم، اما برادران و خواهران عزیز ایرانی! شاید زمانی که این نوشته‌ها را برای شما می‌خوانند، من در میان شما نباشم. من از مردم شهید پرور استان هرمزگان، به‌ ویژه مردم شهرستان میناب، خواهش می‌کنم که هر کاری می‌کنید، فقط برای رضای خدا باشد.

از شما خواهش می‌کنم، حداقل یک‌ بار هم که شده، به فرزندانتان حق بدهید و وقتی نام جبهه می‌آید، جلوی تصمیم آنها را نگیرید. بگذارید خودشان تصمیم بگیرند. فراموش نکنید که این فرزندان، امانتی بیش نزد شما نیستند و باید از این امانت به بهترین شکل نگهداری کنید و در موقع مناسب، آن را به جامعه تحویل دهید. اکنون هم بهترین فرصت برای پس دادن این امانت است.

به گفته شهید بزرگوارمان، آیت‌الله مطهری: «شهادت، تزریق خون است به پیکر اجتماع.» ملت عزیز! مگر ما خودمان را مسلمان نمی‌دانیم؟ پس باید دست در دست هم بگذاریم و برای نابودی کفر جهانی تلاش کنیم.

هرکس که به جبهه نرود یا به سهم خود به انقلاب خدمت نکند و خودش را بی‌طرف بداند، حکم خوارج زمان حضرت علی (ع) را دارد. من هم می‌گویم: ما خود را حسینی می‌دانیم و باید حسینی زندگی کنیم و حسینی به شهادت برسیم.

بیشتر از این عرضی ندارم؛ شاید پرحرفی کرده‌ام، مرا ببخشید.

راستی! در این دنیا خیلی گناه کرده‌ام. از کسانی که از من بدی دیده‌اند، خواهش می‌کنم که مرا حلال کنند. من از تمام مردم طلب حلالیت دارم.

راستی! من در این دنیای فانی، کسی را ندارم و این را هم نوشته‌ام تا کسی برای جبهه رفتن بهانه نسازد. اگر این فیض بزرگ نصیب من شد، حتماً مرا به میناب ببرید. خداحافظ.

«ما همه مرد جنگیم، صدام! بجنگ تا بجنگیم.»

انتهای خبر/

نظرات
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!