جنگ ۱۲ روزه و انسجام ملی

یادداشت؛

جنگ ۱۲ روزه و انسجام ملی

در جنگ ۱۲ روزه، همبستگی ملی ملت‌های منطقه و محور مقاومت، جلوه‌ای روشن از وحدت، اراده مشترک و پایبندی به راهبرد «هیهات منا الذله» را به نمایش گذاشت؛ پیامی که فراتر از مرزها، دشمن را به عقب‌نشینی واداشت.

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «هرمز»، عصمت ناظری، مسئول بسیج جامعه زنان هرمزگان در یادداشتی نوشت: تجربه جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه علیه رژیم صهیونیستی، نه‌تنها یک رویارویی نظامی کوتاه‌مدت، بلکه نمود عینی از نظریه مقاومت در بستر انسجام برخاسته از ایمان مردم، تجربه زیسته انقلاب، و آموزه‌های عاشورایی به‌ویژه راهبرد «هیهات منا الذله» امام حسین (ع) بود.

این نبرد تاریخی، صحنه‌ای نو از معادلات منطقه‌ای را ترسیم کرد که در آن، اراده ملت ایران، فراتر از قدرت تسلیحاتی دشمن به میدان آمد و روایت جدیدی از ایستادگی را رقم زد.

در شرایطی که دشمن با حمله‌ای همه‌جانبه و تدارک گسترده رسانه‌ای، روانی، سایبری و اقتصادی تلاش کرد جمهوری اسلامی را غافلگیر و تضعیف کند، انسجام شکل‌گرفته در بطن جامعه ایرانی، اصلی‌ترین عامل در خنثی‌سازی این هجمه بود.

مردم، از تمامی اقشار و طبقات، بدون ترس و التهاب، با حفظ آرامش و اعتماد به رهبر معظم انقلاب، در میدان پایداری ایستادند و با عدم هجوم به بازار، همکاری در تأمین نیازهای عمومی و پشتیبانی از مواضع دفاعی کشور، بلوغ بی‌سابقه‌ای را به نمایش گذاشتند.

فرماندهی رهبر انقلاب در این جنگ، نه تنها از جنبه نظامی و استراتژیک، بلکه از نظر ایجاد آرامش روانی و وحدت ملی، نقشی اساسی ایفا کرد. بیانات صریح، تصمیم‌گیری‌های قاطع و حضور میدانی و معنوی ایشان، قلب‌ها را به هم نزدیک‌تر کرد و بار دیگر ثابت شد که ولایت فقیه در بزنگاه‌های تاریخی، کانون همبستگی و امید ملت است.

نظریه مقاومت جمهوری اسلامی ایران، برخلاف برداشت‌های تقلیل‌گرایانه، صرفاً متکی به ابزار نظامی نیست؛ بلکه پایه‌های آن بر سه ستون اصلی، ایمان به حقانیت مسیر، اعتماد به توان داخلی، و الهام از فرهنگ عاشورا استوار است.

در جنگ اخیر، این سه مولفه در رفتار مردم، نخبگان، نیروهای مسلح و دستگاه‌های اجرایی مشهود بود. مقاومت به‌معنای واقعی در متن زندگی جاری شد و فراتر از خاک‌ریزها، به کوچه‌ها، بازارها، و ذهن مردم نفوذ کرد.

راهبرد عاشورایی «هیهات منا الذله»، قلب تپنده این انسجام بود. ملتی که باور دارد ذلت‌پذیری با روح اسلام و کرامت انسانی در تضاد است، هرگز در برابر زور و تحقیر دشمن سر خم نمی‌کند.

جمهوری اسلامی در جنگ ۱۲ روزه نشان داد که در عمل، پرچم‌دار این منطق عزتمند است. مقاومت ایران نه برای تهاجم، بلکه برای حفظ کرامت، استقلال، امنیت و هویت ملت بود.

از سوی دیگر، تأثیر این انسجام ملی و نظریه مقاومت بر افکار عمومی جهان نیز شگفت‌آور بود. ناظران بین‌المللی با حیرت از اینکه کشوری تحت تحریم، فشار اقتصادی و تهدید نظامی چگونه چنین پاسخ دقیقی، حساب‌شده و مؤثر به دشمن می‌دهد، به بازخوانی توازن جدید قدرت در منطقه پرداختند.

این یعنی پیروزی ایران تنها در بعد نظامی نبود، بلکه در جنگ روایت‌ها، در دیپلماسی منطقه‌ای و در تثبیت هژمونی معنوی نیز اتفاق افتاد.

امروز بیش از هر زمان دیگر، روشن شده است که آنچه می‌تواند کشوری را در برابر قدرت‌های سلطه‌گر بیمه کند، نه صرفاً زرادخانه‌ها، بلکه وحدت مردمی حول یک گفتمان مقاومتی اصیل و الهام‌گرفته از عاشوراست. مردمی که باور دارند امنیت و عزت‌شان بهای مقاومت است، هرگز در برابر تهدید تسلیم نمی‌شوند.

جنگ ۱۲ روزه، آیینه‌ای شد تا دوباره مفهوم مقاومت، نه‌فقط به‌عنوان یک راهبرد امنیتی، بلکه به‌عنوان یک هویت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در جامعه ایران معنا شود.

انسجامی که در این روزها شکل گرفت، خود گویای آن است که جمهوری اسلامی با اتکا به مردم و راهبری ولایت، نه تنها به‌دنبال بقا، بلکه به‌دنبال ساخت تمدنی نوین است؛ تمدنی که ریشه در کربلا، در «هیهات منا الذله» و در خون شهدای عاشورا دارد.