
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی«هرمز»؛ یکی از مهمترین مباحث روز کشور بعد از مذاکرات ایران و آمریکا مسئله ناترازی انرژی و قطعی مکرر برق و خاموشی در کشور است؛ باتوجهبه اینکه جهان امروز بیش از هر برهه تاریخی دیگر به انرژی وابسته شده، هر گونه ناترازی در حوزه انرژی منجر به بروز نارضایتیهایی در جامعه خواهد شد که در صورت عدم مدیریت آن و گستردگی نارضایتیها اثرات جبرانناپذیری بر اقتصاد، سیاست و جامعه خواهد داشت.
در این باره رسول صفیزاده کارشناس ارشد علوم سیاسی در یادداشتی بیان کرد: قطعیهای مکرر برق فراتر از اخلال در حوزه اقتصاد، منجر به بروز نارضایتی اجتماعی و بروز چالشها و آسیبهای اجتماعی خواهد شد که با سرایت به کل جامعه پیامدهای منفی ای برای کشور دارد و دولت را در ایجاد ثبات سیاسی با چالش رو به میکند و مولد اعتراض سیاسی است.
قطعی برق و بیاعتمادی سیاسی
آنچه باید تصمیمسازان کشور مدنظر قرار دهند مدیریت مصرف انرژی است، کشور ایران پتانسیلهای بالایی در حوزه تولید برق از جمله تولید برق از انرژیهای تجدیدپذیر دارد. معیشت بسیاری از مردم به برق گرهخورده و با قطعی برق بنیان خانوادهها متزلزل میشود. این تزلزلها در حوزه سیاسی منجر به نارضایتی و بیاعتمادی سیاسی به دولتمردان شده و نقش مهمی در مشارکت مردم در فرایندهای سیاسی در آینده دارد.
ناترازیها و کاهش محبوبیتها
در یک نگاه واقعگرایانه پیروزی دولت چهاردهم و آرای بالای پزشکیان نمایانگر خواسته مردم برای تغییر بوده است، اما برخی حوادث و اتفاقات همچون ناترازی انرژی و بروز بحرانهایی همچون بحران آب در کشور در کنار اقتصاد دستوری و بیثباتی در بازار و عدم مدیریت صحیح آنها از سوی تصمیمگیرندگان سیاسی منجر به کاهش محبوبیت دولتمردان دولت چهاردهم نزد ملت خواهد شد.
نبود آیندهنگری در حوزه تأمین انرژی و فرهنگ غلط استفاده بهینه از انرژی
یکی از مهمترین چالشهایی که کشور گریبانگیر آن بوده و هست نبود آیندهنگری در برخی از موضوعات مهم از جمله تأمین انرژی با درنظرگرفتن شاخصهای جمعیتی و آماری در کشور است، نمونه این نبود آیندهنگری را در انفجار بندر شهید رجایی مشاهده کردیم که چگونه سهلانگاری در یک بندر منجر به بروز خسارات جانی و مالی بسیاری گردید؛ لذا در بعد گستردهتر عدم توجه به زیرساختهای انرژی و عدم تسهیل سرمایهگذاری در حوزه انرژی در دولتهای گذشته منجر به بروز بحران و ناترازی انرژی شده که امروز بیش از سایر دولتها گریبانگیر دولت چهاردهم شده است.
فارغ از اینکه دنبال مقصران این ناترازیها باشیم فرهنگ ناصحیح استفاده از انرژی در کشور در کنار سایر عوامل نقش مهمی در بحران پیشرو دارد؛ لذا میبایست در وهله نخست نسبت به فرهنگسازی مصرف صحیح اقدام و زیرساختها و منابع تأمین انرژی در کشور گسترش یابند. دراینبین نباید از قدرت اقناعکنندگی دولت در همراهکردن مردم در این گذار سخت غافل بود. درصورتیکه با درنظرگرفتن جمیع جهات از جمله معیشت و اشتغال مردم، شرایط آب و هوایی مناطق و... ناترازیهای انرژی با برنامهریزی مدیریت شود بسیاری از نارضایتیها کاهشیافته و همراهی مردم با دولت را در پی خواهد داشت.