حالت تاریک
  • شنبه, 1404/04/28 شمسی | 2025/07/19 میلادی
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن سایت خبری هرمز هستید؟
خیانت به دیپلماسی در جهانی بی‌اخلاق
یادداشت؛

خیانت به دیپلماسی در جهانی بی‌اخلاق

در صحنه‌ای که قدرت‌ها ماسک گفت‌وگو به چهره دارند اما خنجر خیانت در آستین پنهان کرده‌اند، دیپلماسی دیگر نه راه نجات، که ابزار فریب شده است؛ جهانی بی‌اخلاق، به سادگی عهد می‌شکند.

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی هرمز، حجت‌الاسلام والمسلمین احمد غلامی، تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی نوشت: در همه‌ جای دنیا، دو عنصر میدان و دیپلماسی، ستون‌های سیاست خارجی کشورها را شکل می‌دهند. کشورهایی که بر اساس عزت و استقلال حرکت می‌کنند، این دو عنصر را به‌عنوان ابزار مکمل در مسیر تعامل با جهان به‌کار می‌برند؛ اما کشورهایی که زیر یوغ استعمار و سلطه قدرت‌های بزرگ هستند، دیپلماسی‌شان، جعلی و وابسته است و کمترین ارتباطی با اراده و منافع ملی‌شان ندارد. در این کشورها، دیپلماسی ابزاری در دست اربابان است و میدان نیز از اراده ملی تهی است.

جمهوری اسلامی ایران اما در زمره کشورهایی است که هم به میدان اعتقاد دارد و هم به دیپلماسی. ایران عضو سازمان ملل متحد است و به بسیاری از قواعد بین‌المللی در حوزه‌های حقوقی و سیاسی پایبند است. ارتباط با کشورهای جهان، از مسیر دیپلماسی و از طریق وزارت امور خارجه پیش می‌رود. البته وزارت خارجه، مجری سیاست‌های کلان است، نه تصمیم‌گیر. تصمیمات راهبردی در سطوح بالای حاکمیتی اتخاذ می‌شود و وزارت خارجه مسئول اجرای آن‌هاست.

دیپلماسی، بازی‌ای است دوطرفه؛ اما میدان، تکلیف را روشن می‌کند. مذاکره و تفاهم در دیپلماسی، تنها در صورتی اثربخش است که تکیه‌گاه میدان، قوی و معتبر باشد. اگر قدرت در میدان وجود نداشته باشد، دست دیپلماسی خالی است و نمی‌تواند از منافع کشور به‌درستی دفاع کند.

امروز، در جهانی زندگی می‌کنیم که بسیاری از کشورهای سلطه‌گر، هیچ پایبندی‌ای به قواعدی که خود تدوین کرده‌اند، ندارند. به‌عنوان نمونه، آمریکا که میزبان سازمان ملل است، کمترین تعهدی به این نهاد جهانی ندارد و بارها اثبات کرده که تنها در چارچوب منافع خود حرکت می‌کند. اروپایی‌ها نیز در دوران جنگ تحمیلی، با وجود ممنوعیت صادرات سلاح شیمیایی، آن را در اختیار صدام قرار دادند تا علیه ملت ایران به‌کار بگیرد؛ این خود مصداق بارز خیانت به دیپلماسی و حقوق بین‌الملل بود.

در مقابل این خیانت‌ها، تنها تکیه بر میدان بود که ایران را در برابر دشمنان، پیروز و مقاوم نگاه داشت. در جنگ تحمیلی، ایران با تکیه بر میدان، توانست دشمن را متوقف کند. در جنگ ۱۲ روزه ایران، باز هم این میدان بود که معادله را تغییر داد، نه دیپلماسی.

تجربه‌های اخیر نیز نشان می‌دهد که دیپلماسی با دشمنان قسم‌خورده، سرشار از فریب و خیانت است. زمانی که آمریکا در دولت ترامپ پیشنهاد مذاکره داد، ایران با آگاهی از نیات فریب‌کارانه آن، در ظاهر مذاکره را پذیرفت تا متهم به مخالفت با گفت‌وگو نشود. اما خیلی زود مشخص شد که آمریکا تنها به‌دنبال وقت‌کشی است و صهیونیست‌ها نیز، با چراغ سبز این کشور، در میانه روند مذاکرات، حمله نظامی کردند. بدتر از آن، سکوت کشورهای غربی در برابر این تجاوز آشکار بود.

اینجا بود که بار دیگر، چهره خیانت‌کارانه دیپلماسی با دشمن عیان شد. دیپلماسی‌ای که تکیه‌گاهی در میدان نداشته باشد، در برابر دشمنی که اخلاق و تعهد نمی‌شناسد، ناتوان و ناکارآمد است.

به همین دلیل است که اگر قرار است به دیپلماسی دل ببندیم، باید میدان را تقویت کنیم. میدان، پشتوانه دیپلماسی است؛ بدون آن، مذاکره مفهومی ندارد.

در دنیای امروز که هزاران کودک فلسطینی در غزه به شهادت می‌رسند، بیمارستان‌ها بمباران می‌شوند، و نهادهای بین‌المللی سکوت کرده‌اند، نمی‌توان به قواعد مرسوم دیپلماسی دل بست. نتانیاهو، جنایتکار جنگی، آزادانه در دنیا می‌گردد، در حالی که باید در دادگاه‌های بین‌المللی محاکمه شود. اما چرا این اتفاق نمی‌افتد؟ پاسخ ساده است: چون ابزار دیپلماسی به‌تنهایی، کارآمد نیست و اراده‌ای برای اجرای عدالت جهانی وجود ندارد.

بنابراین، باید هشیار بود. هرگاه دشمن، از قدرت میدان ما ترسیده، به دیپلماسی پناه برده، نامه فرستاده و قاصد روانه کرده است. اما هرگز نباید فریب خورد. دیپلماسی با دشمن، بدون پشتوانه میدان، خطرناک است. آمریکا و رژیم صهیونیستی، دشمنان آشکار امت اسلامی و آزادگان جهان هستند. پس باید میدان را تقویت کرد تا در مذاکره، دستمان پر و قدرت چانه‌زنی‌مان بالا باشد.

درباره نویسنده

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!