
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی هرمز، اسماعیل زارعی، فعال رسانهای استان هرمزگان در یادداشتی به مناسبت ایام سوگواری سیدالشهدا علیهالسلام نوشت: حادثه کربلا، صرفاً نبردی خونین در تاریخ نبود؛ میدانی بزرگ از آزمون خواص بود. جایی که هرکس باید جایگاه خویش را در برابر حق مشخص میکرد؛ نهفقط با شمشیر، که با نیت، نَفْس و انتخاب.
در این میان، نام عمر بن سعد جایگاهی ویژه دارد؛ نه از آن رو که چون شمر، خونریز و بیرحم بود، بلکه از آن جهت که در بزنگاه تاریخی، در میانهی راه ایستاد و در نهایت، راه باطل را انتخاب کرد. او نه دشمن آشکار حسینبنعلی بود و نه همراه صادق او؛ بلکه نماینده کسانی بود که حق را دیدند، شناختند، اما از آن گذشتند... به امید دنیایی که گذرا و فریبنده بود.
فرزند سعد بن ابیوقاص، سردار نامآور قادسیه، در مقابل فرزند پیامبر خدا ایستاد؛ نه از سر کینه، که از روی توجیههایی آشنا برای ما آدمهای معمولی. از ترس از دست رفتن خانه، مقام، ثروت... وقتی عبیدالله بن زیاد، حکومت ری را مشروط به قتل حسینبنعلی کرد، عمر بن سعد چند روزی درنگ کرد، شاید به این امید که راهی بیابد برای نجات هم دنیا و هم دین. اما کربلا، سرزمین انتخاب بود؛ جایی که نمیشد همزمان در دل با حسین بود و در عمل با یزید.
او نخستین تیری را رها کرد؛ تیری که به پیکر تاریخ نشست، نهفقط به پیکر یک انسان. و از آن پس، دیگر تعلل هم خیانت بود. شمر با شمشیرش کشت، اما عمر بن سعد با سکوت و تردید، راه آن شمشیر را هموار کرد.
او نماد خواص مرددی است که در بزنگاهها، صراط حسین را میبینند، اما از آن عبور میکنند. آنان که میان دنیا و آخرت، میان وجدان و وسوسه، میان حق و نفع، انتخاب نهاییشان را به نفع خود میزنند، نه به نفع حقیقت، و اینجاست که عاشورا به ما میآموزد: در برابر حق، ایستادن در میانه، خود موضعگیری است. هیچکس در عاشورا در میانه نمیماند. هر دل، هر قلم، و هر قدمی یا در صراط حسین است، یا در برابر آن.
صراط عشق، صراط حسین است. راهی که از میان خون، وفاداری و یقین میگذرد. راهی که پایانش حقیقت و جاودانگی است. آنان که با حسیناند، به حقیقت میرسند؛ و آنان که از او روی برمیگردانند، در دنیا میمانند و از بهشت جا میمانند.