در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است
ازدواج در شرایط و افراد مختلف حکم متفاوتی پیدا خواهد کرد چنان که ازدواج با محارم “حرام” است و در مقابل اگر کسی به دلیل عدم کنترل غریزه ی جنسی به معصیت بیفتد، ازدواج بر او “واجب” است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی هرمز؛اولین مرحله برای فراهم شدن زمینه های یک ازدواج آسان و با موفقیت ، تبیین موضوع وجوب ازدواج برای جوانان است.شاید مناسب باشد که قبل از پرداختن به این مبحث ، ازدواج را از نظر احکام اسلام مورد بررسی قرار دهیم ؛ یعنی بر اساس احکام پنج گانه ی واجب ، مستحب ، مباح ، مکروه و حرام ، بدانیم ازدواج در زمره ی کدامیک قرار می گیرد ؟
در نگاه اولیه ازدواج یک ” مستحب موکد” جلوه می نماید،اما با نگاه دقیق تر در می یابیم فقهای اسلام در هر پنج احکام خمسه، به مساله ی ازدواج پرداخته اند؛ یعنی ازدواج گاهی واجب، گاهی مستحب، گاهی مباح ، گاه مکروه و گاه حرام گردیده است.
زیرا ازدواج در شرایط و افراد مختلف حکم متفاوتی پیدا خواهد کرد چنان که ازدواج با محارم “حرام” است و در مقابل اگر کسی به دلیل عدم کنترل غریزه ی جنسی به معصیت بیفتد، ازدواج بر او “واجب” است.
در شرایط کنونی جامعه و با توجه به توسعه ی ارتباطات و تهاجم فرهنگی رسانه ها ، می توان امر ازدواج را از اهم واجبات به شمار آورد؛ زیرا متاسفانه لغزشگاه های فراوانی بر سر راه جوانان کشورمان ایجاد گردیده است به طوری که در این شرایط واقعا و حقیقتا “در جوانی پاک بودن شیوه ی پیغمبری است “.
بر این اساس اگر جوانی احساس کند قادر به کنترل غرایز جنسی خود نیست، امر ازدواج بر او واجب است و به طور طبیعی طبق فتوای فقها، این جوان راهی جز مبادرت به ازدواج ندارد.به عبارت دیگر ، فرصتی برای تصمیم گیری در این زمینه نیست که بگوید من باید فکر کنم که آیا خوب است ازدواج کنم یا نه ؟
با این مقدمه می توان گفت برای طیف وسیعی از جوانان ، ازدواج حکم واجب را دارد.البته نباید به گناه و خطا افتادن را صرفا در مسائل جنسی و گناهان کبیره دانست؛ زیرا تاثیر منفی مجرد ماندن جوانان و غلیان شهوت در وجود انسان موجب می شود با حالات ناشی از این مساله در واجباتشان خللی ایجاد شود.
مثلا جوشش غریزه جنسی ، توفیق کسب علم و یا عبادتی با حضور قلب را به انسان نمی دهد و گاه در پی سرخوردگی ها و بیم به گناه افتادن ، از روابط اجتماعی خود می کاهد و رفته رفته تاثیرات روانی این گونه رفتارها، موجب عصبی شدن و تند خویی او می گردد.
از تاثیرات جانبی ناشی از از این مساله می توان بی میلی به کار و فعالیت ، به درس و مطالعه و بی میلی به معاشرت و مصاحبت با همسالان ، اقوام و دوستان نام یرد که هر چند موارد یاد شده از گناهان به شمار نمی آیند ، اما این ناهنجاری ها مقدمات گناهانی را در انسان به وجود می آورند.
باید خاطرنشان کرد که سوابق دینی، مذهبی، تقوا و رشد فکری ما نمی تواند همیشه نگاهدارنده ی ما از لغزش ها باشد. هر چند تقوا در شرایط معمولی مانع از لغزش انسان می شود، ولی در شرایط بحرانی کنونی که میدان لغزش ها بسیار گسترده است ، نه تنها صاحبان تقوا ، بلکه دارندگان عصمت هم توانایی مقاومت در برابر آن را در خود نمی بینند چنان که در قرآن به این نکته صریحا اشاره شده است.
انتهای پیام/م